• وبلاگ : دسته كليد
  • يادداشت : فلسفه لباس روحانيت
  • نظرات : 1 خصوصي ، 26 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جعفر 
    سلام. اين چه جور استدلال کردنه آخه نمادي که هيچ استناد و نسبتي به اولياء دين نداره و بعدها رايج شده و علما براي خودشون لباسي جدا از لباس مردم عادي اختيار کردن چطور ميتونه به عنوان يه ابزار مطرح بشه چرا يکسره روي اين ظواهر مانور ميدين و روي ابزارهاي خود اولياء که سادگي و تواضع و اخلاق حسنه بوده تکيه نميکنين آيا موفقيت و تأثيرگذاري اصحاب سر پيامبر اعظم و ائمه اطهار و فقها محدثان و حکماي بزرگ ميتواند ولو در مقياسي اندک مرهون سبک پوشش آنها باشد حال آن که همان لباس ويژه را خيليها به اسم فقيه و روحاني داشته ولي يا بيخاصيت بوده و يا ضربه‌ها به اسلام و رشد فکر اسلامي زدهاند تأثير از تقوي و نور الهي است که به کلام و رفتار انسان قدرت نفوذ در دلها مي‌دهد من به عنوان يک طلبه وقتي به دانشگاهي مي‌روم که جمعي از دانشجويان مؤمن و فهميده را ميبينم و آداب معاشرت و ادب و سلامت اخلاق آنها را مشاهده ميکنم از رفتار برخي هملباسهاي خودم در جامعه و در محيط علمي حوزه و خارج آن شرم ميکنم حالا شما هي بگيد حساب آن افراد جداست خوب چرا از اول اينقدر بيدليل اصرار کنيد روي طرز پوشش يعني به نظر شما کت و شلوار يا پيراهن و شلوار پوشيدن بيحيايي يا کم حيايييه؟ اين که نوشتيد آدم هر چي پوشيده تر باشه به صفت حيا و عفاف نزديکتره چه سندي داره پوشش يک امر متعارفه اينقدر افراط نکنيد اميدوارم جامعه روحانيت از اين مغالطات دست برداره و کمي از درون اصلاح بشه حق يارتون
    پاسخ

    سلام. دوست گرامي اگر جنابعالي هم لباس بنده باشيد (که بسيار بعيد ميدانم) بايد خدمتتان عرض کنم نه درسهاي طلبگي تان را به درستي خوانده ايد و نه متن بنده را. احتمالا اظهارنظرهاي خام و ناشيانه حضرتعالي در آنچه مرقوم فرموده ايد نيز نمونه اي از "تأثير تقوي و نور الهي است که به کلام و رفتار انسان قدرت نفوذ در دلها مي‌دهد" ديگه؟ نه؟