http://mehrabane.ir
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلامی دوباره خدمت همراهان گرامی. سوال هجدهم :

آیا اسلام با ترور موافقه؟ اگه نیست آیا کار امثال شهید نواب صفوی اشتباه بود؟

تروریسم بین الملل

    ترور به معنی وحشت و ترس زیاده و در اصطلاح سیاسی به حالت وحشت فوق العاده ای اطلاق میشه که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل و خونریزیه. این اصطلاح اگر چه سابقه طولانی داره ولی از زمان سقوط حکومت ژیروندن ها در فرانسه (قرن 18 میلادی) و سر کار اومدن حکومتی معروف به حکومت انقلابی و اعدام های فراوانی که انجام داد و مخالفان حکومت رو به شدت سرکوب کرد، مصطلح شده.
     ترور در فرهنگنامه‏های غربی عبارت است از: "رفتار اجبارآفرین فردی یا گروهی همراه با به کارگیری استراتژیهای خشونت‏بار همراه با ترس و وحشت که با هدف و انگیزه سیاسی و قدرت‏طلبی صورت میگیره ".همونطور که میبینید این تعریف خیلی کلی و مبهمه و باعث شده تا هر کشوری اون رو بر اساس سلیقه و منافع خودش تفسیر کنه و به مخالفین خودش لقب تروریست بده درحالیکه این مخالفان ترجیح میدن بهشون انقلابی، نهضت مقاومت و یا پارتیزان گفته بشه.
در ادبیات اسلامی، واژه ترور مترادف با مصدر "فتک" به معنای کشتن غافلگیرانه آورده شده.
نظر اسلام در مورد ترور از دو دیدگاه قابل بررسیه :

دیدگاه تاریخی

     از اونجا که اسلام در سرزمینی ظهور کرد که به بت پرستی و اشرافی گری و فساد عادت کرده بود، از همون اول بسم الله، پیامبر و پیروان اندکش در تنگنا و سختیهای بسیار قرار گرفتن. ایجاد ناامنی و عدم احساس آرامش برای مسلمونها، شکنجه و آزار بی پناهان، کشتار زنان و مردان مسلمون به خاطر اصرار برعقیده توحید، هجرت گروهی از مسلمونها به حبشه، اراده چندین باره مشرکین به سوء قصد به جان پیامبر اکرم، تبعید مسلمونها به شعب ابی طالب، طراحی و برنامه ریزی توطئه قتل پیامبر پس از رحلت ابوطالب ( که علی علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بستر قرار گرفت و توطئه نقش بر آب شد)، هجرت پیامبر به مدینه به دلیل نجات جان خودشون و مسلمونها، قتل عام شیعیان علی علیه السلام در زمان معاویه، سوء قصد به جان امام حسن علیه السلام و شهادت ایشان بر اثر توطئه معاویه، حوادث جانگداز کربلا، سرنوشت سایر ائمه تا امام عسگری علیه السلام، غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف و بسیاری حوادث مسلم تاریخی دیگه، همگی گواه صادقیه بر اینکه اسلام نه تنها حامی تروریسم نیست بلکه همواره با تحمل آزار و شکنجه و شهادت بزرگانش، بزرگترین قربانی تروریسم در تاریخ جهان بوده.

دیدگاه فقه اسلامی

     1_ با توجه به آیاتی از قرآن کریم1 و نیز حدیث مشهور نبوی ( الایمان [الاسلام] قید الفتک و المومن لا یفتک : ایمان یا اسلام مانع ترور است و مومن چنین نمیکند2 )، کشتن انسانهای بی‏گناه از هر فرقه یا مذهب و در هر مکانی که باشه (هیروشیما و ناکازاکی، قانا و صبرا و شتیلا، دیر یاسین و کفرقاسم، بوسنی و کوزوو، کربلا و سامرا و یا نیویورک و واشنگتن) حرومه و چنین روشی در کتب فقهی و قوانین مدون اون یافت نمیشه.
    
2_ ممکنه برخی افراد به دلیل ارتکاب یه سری جرایم ( مثل شرکت در جنگ علیه مسلمین و نظام اسلامی، توطئه علیه مقدسات اسلامی، توهین به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام و یا شرکت فعال در تحکیم پایه‏های حکومت طاغوتی و ستمگر که دستش به خون هزاران مسلمان بیگناه آلوده است) مهدورالدم شناخته بشن.
     اینجا دو حالت پیش میاد : یا حکومت اسلامی و ولی فقیهی که دستش برای اجرای احکام و حدود الهی باز باشه وجود داره، یا نداره.
     اگه وجود داره (مثل زمان ما)،
اولا تصمیم گیری و اجرای حکم در موارد فوق، بر عهده محاکم اسلامی منصوب از طرف ولی فقیه و حاکم شرعه و به هیچ عنوان در صلاحیت افراد و گروهها نیست ( وگرنه دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه و ناامنی و فساد جامعه رو ور میداره ). ثانیا چنین احکامی بطور سری و یواشکی و در گوشی هم نیست بلکه کاملا علنی و رسمی اعلام میشه جوری که هم مردم و هم خود شخص مجرم خبردار میشن. نمونه چنین برخوردهایی در سیره پیامبر اسلام و ائمه هداه هم مشاهده میشه مثل قضیه ابوالاسود عنسی، ابو رافع، غالیان و...3
     اما اگه حکومت اسلامی و فقیه مبسوط الید موجود نباشه، صدور اذن از طرف هر یک از فقهای عظام قابل انجامه و ممکنه به فرد یا گروه خاصی با محدودیت کامل موارد اون واگذار بشه.

هنگام دستگیری

     اقدامات جمعیت فدائیان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی و نیز هیات موتلفه اسلامی در ترور افرادی مثل هژیر، کسروی، رزم آرا، منصور و ... چنین پشتوانه ای داشت.
     این دو گروه با مجتهدان و مراجع تقلید در ارتباط بودن و ترورهاشون مستند به حکم مجتهدی واجد شرایط درباره مفسد فی الارض و واجب القتل بودن این افراد صورت گرفت.

.............................................................................................
1) مانند آیه 33 سوره مبارکه مائده
2) رجال کشی، چاپ آل البیت ج2، ص 811 و نیز کنز العمال، چاپ دارالکتب العلمیه ج1، ص 62
3) ر.ک سیره ابن هشام، چاپ دارالمعرفه ج2، ص 51، 273، 365


نوشته شده   توسط مسعود پنج شنبه 85/10/28 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرشیو سوالات
[عناوین آرشیوشده]